مبانی نظری و پیشینه تحقیق بررسی رضایت زناشویی

دسته بندي : گوناگون » مبانی نظری
مبانی نظری و پیشینه تحقیق بررسی رضایت زناشویی به صورت کامل و جامع در حجم  78 صفحه در فرمت word


بخشی از متن:
فصل دوم
ادبيات و پيشينه تحقيق
مقدمه :
ازدواج به عنوان مهمترين و عالي ترين رسم اجتماعي, براي دست يابي به نيازهاي عاطفي و امنيت افراد, همواره مورد تأييد بوده است. ازدواج رابطه انساني پيچيده, ظريف و پويا مي باشد که از ويژگي هاي خاص برخوردار است. همچنين توجه به کانون خانواده, محيط سالم و سازنده, روابط گرم و تعاملات ميان فردي عواملي هستند که مي توانند موجب رشد و پيشرفت افراد گردد. صميميت به زن و شوهر امکان مي دهد تا از دنياي تنهايي و جدايي به در آيند وبه فضاي يکپارچگي احساس و عواطف خود با ديگران دست يابند. بايد باورها و تجربه هاي خود را با هم در ميان بگذارند و هر چه وجوه مشترک بيشتر شود صميميت عميق تر مي شود.
رضايت زناشويي هدف اساسي هر ازدواجي است و زوجين خواستار آنند که بيشترين رضايت را از زندگي زناشويي خود داشته باشند. بنابراين رضايت زناشويي يک مقوله چند بعدي است و به عوامل زيادي وابسته است که به شرط مهيا بودن اين عوامل قابل دستيابي است. پژوهش هاي زيادي براي شناسايي مولفه هاي رضايت زناشويي انجام گرفته است که از اين مولفه ها مي توان به کيفيت ارتباطات, صميميت در روابط جنسي, اعتماد, احترام متقابل, تفاهم همدلانه و برابري اشاره کرد. ( برين و مکي 1995, لوتز 1990, رابينسون وفنل1993  ، به نقل از مهانيان خامنه،1382).
رضايت زناشويي مفهومي گسترده و چند بعدي است که عوامل مختلفي در آن دخيل و تأثير گذار مي باشد و همچنين داراي ابعاد مختلفي همچون ارتباط عاطفي, رابطه جنسي, ادراک نقش ها و ... مي باشد. آنچه در اين زمينه قابل توجه است اين نکته مي باشد که در جغرافياي روابط زناشويي آنچه به رضايت و عدم رضايت زناشويي منجر مي شود, کيفيت و نه کميت ارتباط و تعامل زوجين مي باشد ( يوسفي, رحيم وادهميان, الهام 1385 )
 تحقيقات در زمينه رضايت زناشويي نشان مي دهد که مجموعه ايي از سبک هاي ارتباطي مثبت مانند بيان و ابراز همدلانه و مناسب احساسات با رضايت زناشويي همبستگي دارد و حال آنکه بسياري از زوج هايي که در زندگي زناشويي با هم اختلاف دارند در برخورد با روابط في ما بين  تنها متوجه اشکالات مي شوند و آنچه را دوست ندارند مي بينند و از درک اين که براي انجام سبک هاي ارتباطي مثبت ( ابراز احساسات ) چه کاري از آنها ساخته است عاجزند. ( اربابان اصفهاني, 1385)


خانواده وساختار آن :
الف) خانواده هسته اي (مستقل): خانواده هسته اي وجه مشخصه جوامع صنعتي جديد است. ساخت خانواده هسته اي در همه جوامع يکسان نيست بلکه فوق العاده متغير است مثلاً در تعداد همسران، روابط درون خانواده، انتخاب همسر، ...  با هم تفاوت دارند. خانواده هسته اي به شکل سنتي تأمين کننده اصلي تربيت اجتماعي فرزندان و حامي سنن فرهنگي تلقي مي شود.
 ب) خانواده گسترده: خانواده اي است که بر اساس همخوني، وابستگي نسبي يا وابستگي سببي در نتيجه زناشويي اعضاي جوان يک خانو اده با افراد خانواده هاي ديگر استوار است در چنين خانواده اي گاهي تا چندين نسل در زير يک سقف زندگي مي کنند.
 ج) خانواده ستاکي: لوپله  از نوعي خانواده که ميانجي خانواده مستقل و خانواده گسترده است ياد مي کند. در اين نوع خانواده پدر و يکي از پسران او در خانواده اصلي مي مانند و بقيه فرزندان، خانواده مستقل تشکيل مي دهند .
د) خانواده تک والديني: در اين خانواده يکي از زوجين سرپرستي فرزندان را بر عهده دارد و ديگري به عللي نظير طلاق، فوت، ترک،... با خانواده زندگي نمي کند. اينگونه خانواده در عصر جديد رو به تزايد است (سازگارا، 1377).
خانواده را مي توان از نظر روابط و تعاملات درون خانواده نيز تقسيم بندي کرد. ستير  خانواده را به خانواده هاي بالنده و آشفته تقسيم مي کند. برخي خانواده را به خانواده کارا و غير کارا يا متعادل و متزلزل تقسيم مي کنند (شرفي، 1382) .
رضايت زناشويي:
دايره المعارف فلسفه و روان شناسي، رضايت را خوشي برآمده از آگاهي به يک وضعيت راحت تعريف نموده که به طور معمول با ارضاء برخي تمايلات خاص پيوند خورده است و از آنجا که رضايت به همراه خوشايندي حاصل مي شود، پس  مي توان گفت افراد، رضايت را در فکر کردن بر وضعيتي که در وهلة اول از خوشايندي براي آنها حاصل شده، بدست مي آورند. با اين اوصاف خوشايندي حالتي است که از ارضاء نيازهاي نهاده شده در انسان به وجود مي آيد حال آنکه، رضايت از ارزيابي منطقي درباره حالات خوشايند ايجاد مي گردد و در کنش هاي متقابل اجتماعي و بروز حالات رواني افراد نسبت به يکديگر به دست مي آيد و به عبارت ديگر  رضايت از تعامل بين حالات خوشايند کننده احساس و کندو کاوهاي عقلاني در افراد ايجاد مي گردد (مهدويان، 1376).
رضات زناشويي عبارت از؛ احساس عيني از خشنودي، رضايت و لذت تجربه شده توسط زن يا شوهر است، وقتي که همه جنبه هاي زندگي مشترکشان را در نظر بگيرند ( اليس ، 1986؛ ترجمه فيروز بخت 1377).
در صورت توجه به عوامل رضامندي زناشويي مي توان انتظار داشت که با افزايش سطح رضامندي و بهداشت رواني بسياري از مشکلات رواني، عاطفي و اجتماعي کاهش يابد. «با ارتقاء سطح رضامندي زناشويي و رضايت از زندگي، افراد جامعه با آرامش خاطر بيشتر به رشد و تعالي و خدمات اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و ... خواهند پرداخت و خانواده ها نيز از اين پيشرفت سود خواهند برد» (ثنائي، 1377). تحقيقات متعددي نشان داده اند که رضايت از زندگي زناشويي بر سلامت رواني و جسماني افراد تأثير مهمي دارد (هاو کينز 1968